۱۳۹۲ مرداد ۱۷, پنجشنبه

فاک وات یو ریممبر

-خاطرات می‌گاد آقا، جدن می‌گاد. مثلا من الان نشستم پیشِ تو، این اُلترالایتِ لعنتی و این لیوانِ آب خنک توی‌ گرمای سگ‌پزون می‌تونه کافی باشه، بعد تو یه چیزی می‌پرونی یه کلمه ترکیبِ نچندان پرکاربردِ  که منو مــــی‌کِشونه به یه موقعیتِ مشابهی ۵ ۶ ماه پیش، بعد جزئیاتِ ریز و بی‌اهمیت جِلو چشمم رژه می‌رن و من کلن از فضا پرت می‌شم بیرون، بعد مثلا اشکِ دمِ مشکم تقریبا راه می‌اُفته و بغض می‌کنم بعد می‌گم که لعنت بر اون موجودِ ناشناخته‌ی توی چشم که تو هر موقعیت لو‌ ت می‌دن، لعنت بر اون چیزایی که باعث می‌شن خشم و هیجان و خجالتت قُلُپ‌قُلُپ از گونه‌ها و گوشات بزنه بیرون، لعنت بر اون دستگاهِ گوارشیِ مزخرفت که تا تقی به توقی می‌خوره موتوراش راه می‌افتن که خب، داره به لحاظِ روانی خوب به گا می‌ره، بیا ناک اُوتش کنیم. بعد می‌گم لعنت بر اون تربیتی که تورو انقدر ترسو و ضعیف بارت آورده، بعد می‌گم که بسه دیگه، زِرتو بزن. می‌گفتم، من پرت می‌شم بیرون، آویزونم می‌کنن به اون چیزای مسخره‌ی تو مغزِ آدم که خاطراتو نگه می‌دارن -که البته لعنت بهشون- بعد مثلا می‌آی حالمو خوب کنی، تو اون حالِ آویزونی، انگار که کفِ پامو قلقلک می‌دی، می‌تونی حس کنی که چقدر درد داره؟ خب درد داره. من نمی‌دونم فقط منم، یا خاطرات هستن که بگان؟ بعد من می‌بینم که، هیچ حسِ بدی ندارم بهت، هیچ حسِ بدی ندارم بهت، ولی لعنت بهت.

-خب راهش چیه؟ بری پاک کنی خاطراتُ؟ که بهتر بتونی کنار بیای؟ ریدم بهت. سنگین ریدم بهت. این خاطره‌ها نباشن با فکرِ چی شبا بیدار می‌مونی و عین دیوونه‌ها لبخند می‌زنی؟ تو خودتو بستی به یه سری خاطره‌ای که حتی تضمینی نیست که "واقعا" اتفاق افتاده باشن. ناراحتت می‌کنن؟ ریدم بهت. خوشحالت می‌کنن؟ سنگین‌تر، تصور کن که اسهال  گرفتم. حالا لزومی نیست که بریزیشون دور و خواهر مادرِ منو یکی کنی با واقع‌گرایی و اَن و گه‌های ریاکارانه‌ی همراهش -انکار نکن که اسهالِ خونی فراگیر شده (هِر هِر)- اعتراف کن که بیرونِ اون هزار و دویست و خورده‌ای سی‌سیِ مغزت هیچ چیزی به خوشگلی و مبالغه‌شدگی -تف به این که مترادفِ آدم‌واری پیدا نکردم واسش- درونش نیست.


"Leonard Shelby: Memory can change the shape of a room; it can change the color of a car. And memories can be distorted. They're just an interpretation, they're not a record, and they're irrelevant if you have the facts.

Leonard Shelby: I can't remember to forget you.

Leonard Shelby: We all lie to ourselves to be happy. "(۱)

1. Memento(2000) - Christopher Nolan 

*این نوشته‌رم هدیه می‌دم به دو باعث و بانی‌ش: آهنگای Eleni Karaindrou و خودِ نامردت (به خودت بگیر)


هیچ نظری موجود نیست: